توضیح مفهومی
جهاد
جهاد: بذل جان و مال در راه خدا در جنگ با دشمن اسلام و مسلمانان.
جهاد در لغت از »جَهد« به معنای مشقت و زحمت یا از »جُهد« به معنای وسع و طاقت است. و در اصطلاح عبارت است از بذل جان و مال در راه خدا در نبرد با کافران و باغیان، یا بذل جان، مال و
توان خود در راه اعتلای اسلام و برپا داشتن شعائر آن. 1 عنوان جهاد، بابی مستقل در فقه است که در آن به تفصیل از احکام جهاد سخن رفته است.
فضیلت: جهاد از برترین اعمال و دری از درهای بهشت و از ارکان مهم اسلام است و در قرآن و احادیث برای جهاد و مجاهدان فضایل بسیاری ذکر شده است. 2
اقسام: جهاد را به دو قسم ابتدایی و دفاعی تقسیم کردهاند. 3 البته برخی، نام جهاد بر قسم دوم نهادن را مَجاز دانسته و گفتهاند: جهاد ثابت در شرع که دارای احکامی ویژه است، همان جهاد ابتدایی است و قسم دوم از اقسام دفاع است. 4
جهاد ابتدایی: موضوع اکثر کتابهای فقهی در باب جهاد، جهاد ابتدایی است و از جهاد دفاعی به مناسبت بحث کردهاند.
جهاد ابتدایی در برابر سه گروه واجب است: کافران غیر ذمّی) ر اهل ذمّه (اعم از اهل کتاب) ر اهل کتاب (و غیر اهل کتاب) ر اهل حرب (؛ کفار ذمّیای که شرایط ذمّه را نادیده گرفتهاند و باغیان5) ر باغی (.
جهاد با کفّار غیر کتابی با هدف دعوت به اسلام انجام میگیرد. آنان تنها دو راه در پیش دارند: پذیرش آیین اسلام یا تن دادن به جنگ.
جهاد با کفّار کتابی غیر ذمّی یا ذمّیای که پیمان ذمّه را نقض کرده باشند برای پذیرش اسلام و یا تن دادن به پیمان ذمّه و پرداخت جزیه است. در نتیجه آنان یکی از سه راه را باید برگزینند: گرویدن به اسلام، باقی ماندن بر آیین خود و پرداخت جزیه و یا تن دادن به جنگ.
جهاد با باغیان به جهت نقض پیمان و خروج آنان از بیعت با امام علیه السّلام و وادار کردن ایشان به بیعت مجدد است. 6
جهاد ابتدایی با فراهم آمدن شرایط آن واجب کفایی است) ر وجوب کفایی (؛ بدین معنا که تا زمان نیاز جبهه نبرد به نیرو، بر همه واجدان شرایط واجب است در آن حضور یابند و با حضور نیرو به مقدار کفایت، جهاد بر دیگران واجب نخواهد بود، 7 مگر آنکه امام علیه السّلام افراد معینی را فرابخواند، که در این صورت حضور آنان واجب عینی) ر وجوب عینی (خواهد بود. 8
شرایط: وجوب جهاد ابتدایی منوط به تحقق این شرایط است: بلوغ، عقل، آزاد بودن) حرّیت (، مرد بودن و معذور نبودن. بنابر این، جهاد ابتدایی بر نابالغ، دیوانه، برده، زن، پیر مرد و معذور از شرکت در امر جهاد، مانند کور، زمین گیر و بیمار ناتوان از سوار شدن بر مرکب و دویدن و همچنین فقیر ناتوان از تأمین مخارج خانواده خویش و نیز هزینههای راه و تهیه سلاح، واجب نیست. 9
علاوه بر شرایط یاد شده، شرط وجوب، بلکه مشروعیت جهاد ابتدایی، حضور امام علیه السّلام و حاکمیّت وی، یا نایب خاص ایشان است. بنابر این، جهاد ابتدایی در عصر غیبت مشروعیت ندارد. 10 لیکن برخی معاصران قائل به جواز آن با وجود فقیه جامع شرایط وحاکمیت وی شدهاند. 11
احکام و آداب: جهاد ابتدایی در ماههای حرام) رجب، ذیقعده، ذیحجه و محرّم (حرام است، مگر آنکه دشمن آغازگر جنگ باشد و حرمتی برای ماههای حرام قائل نباشد. 12
بنابه قولی، جهاد ابتدایی در سال، بیش از یک بار واجب نیست. 13
فرار از جنگ حرام، بلکه از گناهان کبیره14) ر گناه کبیره (است، مگر آنکه شمار مسلمانان کمتر از نصف نیروهای دشمن باشد، که در این صورت مقاومت در برابر آنها واجب نیست. 15
هنگامی که شمار نیروهای اسلام اندک و سپاه دشمن زیاد باشد، بر امام واجب است تا رسیدن نیرو به حدّ نصاب صبر کند. 16
بر امام علیه السّلام یا منصوب از جانب ایشان واجب است قبل از آغاز به جنگ، کفار را به اسلام) شهادت به توحید و رسالت پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله و لوازم آن از اصول و فروع دین (فراخواند، مگر آنکه پیش از آن، دعوت به آنان رسیده باشد، که در این صورت تکرار دعوت مستحب است. 17
مستحب است آغاز جنگ پس از اقامه نماز ظهر و عصر باشد و شروع آن قبل از زوال و نیز یورش شبانه جز در حال ضرورت مکروه است. 18
مبارز طلبیدن بدون اذن امام علیه السّلام بنابر قولی مکروه است. برخی آن را حرام دانستهاند؛ لیکن با منع امام علیه السّلام شکی در حرمت آن نیست. مبارزه کردن با دعوت امام علیه السّلام، مستحب، و با الزام به آن، واجب است. 19
جنگیدن با دشمن با هر نوع سلاح و با هر کیفیتی که منجر به پیروزی گردد جایز است؛ لیکن قطع کردن درختان، پرتاب آتش و گسیل کردن آب به سوی دشمن جز در حال ضرورت مکروه است. در حرمت ریختن سمّ بر دشمن یا کراهت آن در غیر حال ضروت اختلاف است. 20 برخی، بریدن درختان، خراب کردن دژها و به کارگیری منجنیق را تنها در صورت توقف پیروزی بر آن جایز دانستهاند. 21
کشتن زنان، کودکان، دیوانگان و نیز ناتوانان از جنگیدن، مانند افراد پیر، نابینا و زمین گیر در صورتی که از فکر و نظر آنان در جنگ استفاده نشود، حرام است، مگر در حال ضرورت، مانند آنکه کفّار از وجود آنان به عنوان سپر استفاده کنند یا چیره شدن بر دشمن منوط به کشتن ایشان باشد. 22
مثله کردن دشمن به بریدن گوشها، بینی و سایر اعضا حرام است. 23
خدعه در جنگ، جز در صورتی که دشمن امان) ر امان (داشته باشد، جایز است. 24
پی کردن مرکب مسلمان مکروه است؛ لیکن پی کردن مرکب کافر بنابه تصریح برخی کراهت ندارد25) ر پی کردن (.
یاری گرفتن از کفّار در جنگ در صورتی که مصلحت اقتضا کند و خیانت پیشه نباشند جایز است. 26
تحرّف) ر تحرّف (و تحیّز) ر تحیّز (در جنگ فرار به شمار نمیرود و جایز است.
قرار دادن حق جعاله از سوی فرمانده لشکر برای کسی که سپاه اسلام را در پیشبرد جنگ و کسب پیروزی یاری رساند، جایز است، مانند آنکه بگوید: هرکس ما را در گشودن در دژ دشمن راهنمایی کند، فلان مبلغ به او میدهم27) ر جعاله (.
پوشیدن لباس ابریشمی برای مردان در جنگ جایز است؛ لیکن در صحّت نماز با آن در فرض امکان در آوردن آن، اختلاف است. 29
تحکیم در جنگ جایز است؛ بدین صورت که دو طرف درگیر پس از تراضی و توافق روی فردی به عنوان »حَکَم« متعهد شوند به آنچه وی حکم کند تن دهند30) ر تحکیم (.
غنیمت: اموالی که در جنگ از دشمن به دست مسلمانان میرسد، غنیمت به شمار میرود و با شرایطی بین رزمندگان تقسیم میشود31) ر غنیمت (.
اسارت: کافری که در حال جنگ به اسارت درآمده، کشته میشود؛ امّا اگر پس از پایان درگیری اسیر گردد بنابر مشهور کشته نمیشود. 32
کشتن باغیای که در حال جنگ اسیر گشته، با داشتن مرکزیت و وجود رهبری که آنان را دوباره سازماندهی و به جنگ با مسلمانان بسیج کند، جایز است. 33
احکام کشته شدگان: رزمندهای که در میدان نبرد با دشمن کشته شده، شهید) ر شهید (محسوب میشود و حکم آن را دارد؛ بدین معنا که پس از اقامه نماز بر پیکرش با لباسهایش دفن میگردد. و در صورت مشتبه شدن با کافر، به قول گروهی آن که آلتش کوچک است، دفن میشود. در اینکه این نشانه، تنها برای دفن است یا شامل نماز نیز میشود، اختلاف است. بنابر قول دوم بر آن که آلتش کوچک است نماز نیز خوانده میشود. 34 بسیاری گفتهاند: نماز بر همه به نیّت نماز بر مسلمان، گزارده میشود. 35 برخی نیز برای شناخت مسلمان از کافر، برای دفن، رجوع به قرعه را لازم دانسته و گفتهاند: بر همه آنان یک نماز به نیّت نماز بر مسلمان خوانده میشود. 36 برخی نیز دفن همه را به احتیاط، واجب دانستهاند. 37
جهاد دفاعی: جهاد دفاعی عبارت است از پیکار با هدف دفاع از اسلام و سرزمینهای اسلامی در برابر دشمن مهاجمی که اساس اسلام را تهدید میکند
یا قصد استیلا بر سرزمینهای اسلامی و ناموس و اموال مسلمانان و یا کشتن گروهی از مسلمانان را دارد. 38
آیا جهاد دفاعی همان جهاد مصطلح در شریعت است تا محکوم به احکام آن، از قبیل حرمت فرار، تقسیم غنایم به کیفیت خاص و غیر آن باشد یا چنین نیست، بلکه از اقسام دفاع است؟ کلمات فقها در این باره مختلف است. قول دوم به ظاهر کلمات آنان نسبت داده شده است. 39 ظاهر کلمات گروهی این است که دفاع از موجودیت اسلام در برابر تهاجم دشمن، جهاد محسوب میشود. تقسیم جهاد به ابتدایی و دفاعی در کلمات فقها گویای این مطلب است؛ بلکه گروهی، رزمندگان کشته شده در جهاد دفاعی در عصر غیبت را نیز شهید دانسته و احکام آن را بر ایشان جاری کردهاند. 40 البته برخی گفتهاند: احکام جهاد ابتدایی بر جهاد دفاعی، در صورت حضور امام علیه السّلام یا نایب خاص ایشان مترتب میشود. 41
ویژگیها: جهاد دفاعی دارای ویژگیهایی است که آن را از جهاد ابتدایی متمایز میکند. این ویژگیها عبارتند از:
1. عدم اشتراط حضور امام علیه السّلام یا نایب خاص او؛ برخلاف جهاد ابتدایی.
2. وجوب بر هر فرد توانمند؛ اعم از مرد و زن، پیر و جوان و غیر آنان؛ برخلاف جهاد ابتدایی که بر گروهی واجب نیست.
3. اختصاص وجوب به صورت بیشتر از دو برابر نبودن شمار کفّار نسبت به مسلمانان در جهاد ابتدایی، برخلاف جهاد دفاعی که ملاک وجوب، توانایی بر جنگیدن است؛ هرچند شمار دشمن بیش از دو برابر خودی باشد.
4. جواز جهاد دفاعی در ماههای حرام و عدم جواز جهاد ابتدایی در آنها مگر در دو مورد که گذشت.
5. عدم وجوب دعوت به اسلام در جهاد دفاعی؛ بر خلاف جهاد ابتدایی.
6. اختصاص وجوب جهاد ابتدایی به یک بار در سال بنابر قول گروهی؛ بدین معنا که در یک سال دو بار جهاد ابتدایی واجب نیست؛ برخلاف جهاد دفاعی. 42
دیگر اقسام دفاع: دفاع کردن از خود و نیز ناموس خویش، همچنین جان و ناموس مؤمن در برابر تهاجم دشمن، و نیز دفاع از مال خود یا مال مؤمن در برابر غارتگر واجب است؛ لیکن جهاد نامیده نمیشود و بر فردی که در این راه کشته میشود شهید اطلاق نمیگردد و احکام آن را ندارد؛ 43 از این رو، احکام این نوع از دفاع در باب حدود آمده است44) ر دفاع (.
1. جواهر الکلام 2 3 /21. مهذّب الاحکام 3 78 - 77 /15. الوسیلة/ 199؛ الجامع للشرائع/ 233؛ تذکرة الفقهاء 20 - 19 /9؛ الروضة البهیة 382 - 381 /2؛ مسالک الافهام 8 - 7 /3؛ الحدائق الناضرة 4 415 /3. سداد العباد/ 5 409. جواهر الکلام 6 46 /21. کشف الرموز 422 - 418 /1؛ المهذّب البارع 310 - 300 /2؛ ریاض المسائل 7 456 /7. جواهر الکلام 5 /21 و 11 14 - 13. 10 9 - 5. 9 14. 8 10 - 9. صراط النجاة 359 /3؛ اجوبة الإستفتاءات 12 331 /1. جواهر الکلام 68 - 66. 20 88 - 85. 19 82 - 81. 18 54 - 51. 17 51 - 50. 16 61. 15 56. 14 49. 13 34 - 32 /21؛ اشارة السبق/ 143؛ إصباح الشیعة/ 21 189. الروضة البهیة 22 392 /2. جواهر الکلام 68 /21 و 28 118 - 117. 27 194 - 193. 26 85 - 82. 25 79 - 78. 24 78 - 77. 23 77 - 73. کشف الغطاء 29 373 /4. مستند الشیعة 343 /4؛ العروة الوثقی 30 344 - 343 /2. جواهر الکلام 34 328. 33 126 - 122. 32 151 - 147. 31 111 - 110 /21. مختلف الشیعة 455 - 454 /4؛ جواهر الکلام 134 - 133 /21؛ کلمة التقوی 35 199 /1. المعتبر 315 /1؛ تذکرة الفقهاء 24 - 23 /2؛ ذکری الشیعة 401 /1؛ روض الجنان 814 /2؛ مصباح الهدی 36 30 /6. کتاب السرائر 37 20 /2. تذکرة الفقهاء 38 24 /2. المهذّب 297 /1؛ الروضة البهیة 382 - 381 /2؛ مسالک الافهام 8 - 7 /3؛ دلیل تحریر الوسیلة 39 115 /3. الدروس الشرعیة 30 /2؛ جامع الشتات 40 357 - 356 /1. الحدائق الناضرة 415 /3؛ کشف الغطاء 290 - 287 /4 و 380 - 379؛ جواهرالکلام 41 16 - 15 /21. جواهر الکلام 42 15 /21. کشف الغطاء 292 - 290 /4؛ جواهر الکلام 43 49 /21. کشف الغطاء44 293-292 /4. جواهرالکلام 5 -4 /21
جهاد اکبر
جهاد اکبر: مبارزه با نفس امّاره.
جهاد اکبر، مقابل جهاد اصغر) جهاد با دشمن بیرونی (عبارت است از ستیز و مخالفت با نفس و خواهشهای آن - که انسان را وادار به مخالفت با خداوند متعال و سرپیچی از دستورهای او میکند - به ترک شهوتهای شیطانی و گردن نهادن به دستورهای خداوند متعال و پیراستن نفس از صفات ناشایست و آراستن آن به صفات نیکو.
عنوان یاد شده برگرفته از روایتی از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله است که به گروهی از اصحاب که از نبرد با دشمن باز میگشتند، فرمود: مرحبا به قومی که جهاد اصغر را به انجام رساندهاند، و جهاد اکبر بر ایشان باقی است. گفتند:ای پیامبر خدا، جهاد اکبر چیست؟ فرمود جهاد با نفس. 1 از این عنوان به مناسبت در باب جهاد سخن گفتهاند.
پیروی از نفس امّاره به ترک واجبات و ارتکاب محرّمات، حرام و مخالفت با آن به انجام دادن واجبات و اجتناب از محرّمات، واجب است. 2
) ر تزکیه (
1. وسائل الشیعة 2 161 /15. کلمة التقوی 331 - 330 /2.
منابع
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 3 : صفحه 139
منابع
- الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة جلد 2 : صفحه 29
- الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة جلد 2 : صفحه 379
- المبسوط فی فقه الامامیة جلد 2 : صفحه 2
- المغنی والشرح الکبیرعلی متن المقنع جلد 10 : صفحه 362
- الموسوعة الفقهیة(الکویتیة) جلد 16 : صفحه 124
- ایضاح الفوائدفی شرح اشکالات القواعد جلد 1 : صفحه 350
- تحریرالاحکام(ط ج) جلد 2 : صفحه 127، 129
- تذکرة الفقهاء(ط ج) جلد 9 : صفحه 5، 7
- جامع المقاصدفی شرح القواعد جلد 3 : صفحه 364
- جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 21 : صفحه 3
- سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 31 : صفحه 71، 185، 203، 215، 221
- سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 9 : صفحه 9، 31، 49، 71، 111
- شرایع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام جلد 1 : صفحه 307
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 3 : صفحه 139
- فقه الامام جعفرالصادق جلد 2 : صفحه 259
- فقه السنة جلد 3 : صفحه 7
- کتاب السرائرالحاوی لتحریرالفتاوی جلد 2 : صفحه 3
- کشف الرموزفی شرح المختصرالنافع جلد 1 : صفحه 416
- مبسوط در ترمینولوژی حقوق جلد 2 : صفحه 1585
- مجله پژوهشهای قرآنی جلد 3 : صفحه 87
- مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام جلد 3 : صفحه 7
- معجم المغنی فی الفقه الحنبلی جلد 1 : صفحه 207
- مهذب الاحکام جلد 15 : صفحه 77