جهاد درچند مورد است. یک مورد، جهاد ابتدایی است، یعنی جهاد برمبنای اینکه اگر دیگران غیرمسلمان باشند و مخصوصاً اگر مشرک باشند،اسلام اجازه می دهد که مسلمین ولو اینکه سابقة عداوت ودشمنی هم با آنها نداشته باشند به آنها حمله کنند برای ازبین بردن شرک. شرط این نوع جهاد این است که افراد مجاهد باید بالغ وعاقل وآزاد باشند وانحصاراً برمردها واجب است نه برزنها.
ودراین نوع جهاد است که اذن امام یا منصوب خاص امام شرط است. از نظر فقه شیعه این نوع جهاد جز درزمان حضور امام یا کسی که شخصاً از ناحیة امام منصوب شده باشد جایز نیست.
مورد دوم جهاد، آن جایی است که حوزة اسلام مورد حملة دشمن قرار گرفته؛ یعنی جنبة دفاع دارد، به این معنا ک دشمن یا قصد دارد بر بلاد اسلامی استیلا پیدا کند وهمه یاقسمتی از سرزمینهای اسلامی را اشغال کند، یا قصد استیلای بر زمینها را ندارد، قصد استیلای برافراد را دارد ومی خواهد بیاید یک عده افراد را اسیر کند وببرد، یا حمله کرده و می خواهد اموال مسلمین را به شکلی برباید.
و یا می خواهد به حریم وحرم مسلمین، به نوامیس مسلمین، به اولاد و ذرّیة مسلمین تجاوز کند. در اینجا برعموم مسلمین اعمّ اززن ومرد وآزاد وغیر آزاد واجب است که در این جهاد شرکت کنند و در این جهاد اذن امام یا منصوب از ناحیة امام شرط نیست. نوع سوم هم نظیر جهاد است ولی جهاد عمومی نیست؛ جهاد خصوصی است و احکامش با جهادهای عمومی فرق می کند. جهاد عمومی احکام خاصی دارد، از جمله اینکه هر کس که در این جهاد کشته شود شهید است و غسل ندارد. کسی که در جهاد رسمی کشته می شود او را با همان لباسش و بدون غسل با همان خونها دفن می کنند. قسم سوم را هم اصطلاحاً «جهاد» می گویند.
اما جهادی که همة احکامش مثل جهاد نیست, اجرش مثل اجر جهاد است، فردش شهید است؛ و آن این است که اگر فردی درقلمرو اسلام نباشد ،در قلمرو کفار باشد و آن محیطی که او در قلمرو آن است مورد هجوم یک دستة دیگر از کفار قرار بگیرد به طوری که خطر تلف شدن او نیز که در میان آنهاست وجود داشته باشد یک آدمی که اساساً جزء آنها نیست در اینجا چه وظیفه ای دارد؟ وظیفه دارد که جان خودش را به هر شکل هست حفظ کند، واگر بداند که حفظ جانش موقوف به این است که عملاً باید وارد جنگ شود واگر نشود جانش درخطر است, نه برای همدردی با آن محیطی که درآنجا هست بلکه برای حفظ جان خودش، باید بجنگد واگر کشته شد اجرش مانند اجر شهید است.
دو مورد دیگر هم داریم. یک مورد رااصطلاحاَ می گویند:« قتال اهل بغی». مقصود این است: اگر درمیان مسلمین جنگ داخلی دربگیرد ویک طایفه بخواهد نسبت به طایفة دیگر زور بگوید، اینجا وظیفة سایر مسلمین در درجة اول این است که میان اینها صلح برقرار کننند. یکی دیگر ازموارد ـ که درآن تا اندازه ای میان فقها اختلاف است ـ مسئلة قیام خونین برای امر به معروف ونهی از منکر است. آن هم یک مرحله و یک مرتبه است.

مجموعه آثار شهید مطهری ج14 ـ صلح امام حسن(ع) صفحه624،شهید مطهری به نقل از سایت تبیان
غنایم جنگی اموالی است که از کفار حربی در جنگ با آنان به دست میآید غنایم در صورتی که جهاد به اذن امام ویا نایب خاص ایشان رخ داده باشد پس از کنار گذاشتن خمس آن که مربوط به امام است ما بقی میان رزمندگان تقسیم میشود .


۳۷۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی